بدون عنوان
سلام غنچه های مامان راستش این مدت که نتونستم بیام خیلی اتفاقات افتاده ... کیانوشم مریض شد و یه ویروس بدجنس یک هفته تمام بچم رو عذاب داد ... تولد 3 سالگی کیانوش مامان رو جشن گرفتیم ، البته مثل سال گذشته مادر جون و خاله مهسا مارو شرمنده کردن وبا کلی هدیه اومدن و در واقع اونها برای گل پسرمون تولد گرفتن ... وگرنه برنامه قبلی خودمون این بود که مثلا بی سر و صدا بین خودمون فقط یه شمع فوت کنیم ولی حواسمون نبود که اصولا مگه میشه تولد نوه عزیز دردونه مادرجون رو بی سر و صدا رد کرد ؟؟؟!!!... اصلا من نمی دونم این چه فکریه که ما می کنیم آخه!!!  ...
نویسنده :
مامان سارا
16:49